شب های تابستان

متن مرتبط با «روز» در سایت شب های تابستان نوشته شده است

آن روزها

  • آن روزها...   آن روزها زمین سترون ثمر نداشت یک تل خاک بود و جز این مختصر نداشت آدم هنوز داخل بازنده ها نبود حوا هواي وسوسه بازي به سر نداشت نمرود ادعاي خدايي نكرده بود زرتشت از تقدس آتش خبر نداشت مريم هنوز باكره و نيل بي خراش موسي عصاي معجزه، عيسي پدر نداشت ***** وقتي خدا سرودِ ازل را ترانه كرد غير از غزل به قالب ديگر نظر نداشت هر روز كارِ شعرِ شدن را ادامه داد دست از سر تخيل و تصوير برنداشت وقتي تمام دفتر خود را سياه كرد برگي سپيد جز دل پاك بشر نداشت استاد بيت آخر خود را كه مي نوشت غير از سه حرف اسم خودش بيشتر نداشت ***** او عشق، خط سوم خود را تمام كرد آن خط سومي كه به جز دردسر نداشت سحري كه در نظاره ليلي نهفته بود اي كاش بر اراده ي مجنون اثر نداشت دستي كه طرح چهره ي يوسف كشيده بود انگار از وجود زليخا خبر نداشت   صالح سجادی   ,صالح سجادی,آن روزها,یوسف,زلیخا,لیلی,مجنون,آدم,حوا,سمیرا مهربون ...ادامه مطلب

  • به نسیمی

  • به نسیمی همه راه به هم می ریزد   کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد   سنگ در برکه می اندازم و می پندارم   با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد   عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است   گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد     آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است   دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد     آه یک روز همین آه تو را می گیرد   گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد   ,نسیم,فاضل, نظری,فاضل,کوه,کاه,روز,لحظه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها